اسلام براي زن پوشش وحجاب مي خواهد بدان خاطر که ، براي او حرمت قائل است. خود آرائي عرضه او را در جامعه نمي پذيرد ، زيرا که مشتريان او افراد بي قيد وهرزه اند نه افرادي شريف و پاک و طبيعي بنابراين اسلام زن را همچون گنجينه اي از گوهرهاي گرانقدر بحساب مي آورد.
از اين رو براي او ستر وپوشش معين کرد تا دزدان شرف با مشاهده او به وسوسه نيفتند و براي فريب او دام نگسترانند تا تمتعات و التذاذات او آزاد ورايگان نباشد
خداوند در سوره تحريم آيه 12 مي فرمايد: « و مريم ابنت عمران التّي أحصنت فرجها فنفخنا فيه من روحنّا و صدقّت بکلمات ربّها وکتبه و کانت من القانتين » « و همچنين به مريم دختر عمران مثل زده که دامان خود را پاک نگه داشته و ما از روح خود در او دميديم ، او کلمات پروردگار و کتابهايش را تصديق کرد واز مطيعان فرمان خدا بود » شايد اينهمه ستايش از عفت ايشان سي و چند بار نام بردن از وي بخاطر رفتار ناپسندي باشد که يهوديان نسبت به آن بانو روا داشته و تهمتي بود که به ايشان مي زدند
2ـ نگاه انساني نه حيواني در سايه حجاب
در سايه بي حجابي زن به صورت حيواني درآمده که بايد از جنسيت او ، بي هيچ قيد وشرط و حدّ و مرزي بهره گرفت اين حيوان که افسارش به دست دنيا داران حريص است. اين افسار ، همان نگاه مردان است که آنان را غافل از همه چيز ، برده وار به دنبال زنان مي کشد و کار به جايي مي رسد که اگر زن بسته به آن است که او را نگاه کنند ، مرد نيز براي آن زنده است که زن را نگاه کند
3ـ مصونيت و آرامش زن
هيچ باغباني را سرزنش نمي کنند که چرا دور باغ خود حصار وپرچين کشيده است. چون باغ بي ديوار از آسيب مصون نيست وميوه ومحصولي براي باغبان نمي ماند. هيچ کس هم با نام « آزادي » ديوار خانه خود را بر نمي دارد وشبها در حياطش را باز نمي گذارد . چون خطر رخنه دزد جدي است
حجاب براي زن يک دژ است ، يک سنگر و حريم است. او را از خطرات و آسيبها حفظ مي کند جايگاهي است که زن وجود و شخصيت خود را در آن سامان مي بخشد. اصولا پيکر زن عريان جلب کننده وبي حفاظ است اگر در حصار پوشش قرار نگيرد در معرض آسيب ها قرار خواهد گرفت حجاب براي او امنيت پديد مي آورد
4ـ حجاب مخالفت با هواي نفساني است
« هوي » به معناي ميل نفس به شهوت و خواسته ماست يکي از معاني « هوي » « افتادن وسقوط کردن » است. در آيات شريفه اشاره دارد به اين که پيروي از هواي نفس ، بندگي آن محسوب مي شود و موجب گمراهي از راه خدا مي شود خداوند در قرآن مي فرمايد : « أفرأيت من اتّخذ الهه هواه
5ـ چشم چرايي يک بيماري است
کليه روانشناسان چشم چراني را يک نوع بيماري و انحراف قلمداد مي کنند و مي گويند در هر کس به وجود آيد ، قابل توقف نيست بلکه هر لحظه در حال ترقي وافزوني است اما اثرات جسمي و رواني چشم چراني از نظر روانپزشکان عبارتند از : 1ـ دشواري تنفس 2ـ درد در اطراف قلب 3ـ بالا رفتن تپش قلب 4ـ ضعف و خستگي و کوفتگي عمومي 5ـ درد و مالش معده 6ـ سردرد 7ـ هراس و دلهره از خطرات غير قابل توصيف 8ـ بي قراري و ناآرامي 9ـ کم اشتهايي 10ـ خستگي فکري و دماغي
6ـ بي غيرتي از نشانه هاي بي حجابي
و آن کوتاهي و اعمال کردن است در ، محافظت آنچه نگاهباني آن لازم است ، از دين و اولاد و اموال و اينمرض از مهلکات عظيمه و صفات خثبيه است و بسا باشد که به بد يوثي منجر مي شود . انسان مسلمان در جامعه اسلامي حيثيتي شخصيتي دارد و حيثيتي مکتبي و اسلامي ، ناموس شخصي دارد و ناموس اسلامي و مکتبي . انسان مؤمن ناهنجاري اجتماعي را به همان سان که بر زن و ناموس خود بر نمي تابد و حيثيت ربايي زن وفرزند خود را تحمل نمي کند اين را درباره زن مسلمان نيز نبايد تحمل کند مردان موظفند که در مقابل بي مبالاتي ها ، مرز شکني ها و حرمت زدائيها بايستند و خود هرگز به شکستن مرزها نزديک نشوند و زمينه هاي حرمت شکني از ناموس اسلامي را فراهم نياورند. کسي که غيرتمند است چگونه حاضر مي شود که اين حريم را بشکند وعفت عمومي را لکه دار کند انسان غيور هرگز اجازه نمي دهد ناموس او منافي عفت کند و خود او هم به حريم ديگران تجاوز نمي کند. روشن است که غيرت از جمله « ضمانتهاي اجرايي » است و بيحجابي در يک جامعه نشانه شکستن غيرت فرد واجتماع است
7ـ احساس بي هويتي و پوچي در سايه بي حجابي ( بي حجابي يک نياز کاذب )
برخي دختران وزنان جامعه ، جلوه گري و جلب توجه ديگران را به عنوان يکي از مسائل اخلاقي خود پذيرفته اند يعني به نگاه ديگران معتاد شده اند اما زماني نخواهد گذشت که جواني و زيبايي و جاذبه هاي آن ها به تدريج غروب خواهد کرد ، بنابراين توجه به نگاه ديگران قطع خواهد شد ، در اين جا است که چنين زناني خود را غريب و تنها احساس مي کنند اين سرنوشت زني است که خودنمايي را به عنوان يکي از نيازهاي کاذب اخلاقي خود مورد توجه قرار مي دهند ولي حجاب ، خود باوري و من بودن را در زن زنده مي کند
8ـ حجاب کمال انسان و بي حجابي سقوط شخصيت
اسلام برخلاف غرب وغرب زدگان که کمالات زن را به جلوه گري و خودنمايي در انظار عمومي مي داند ، منزلت زن را مربوط به جنبه هاي بدني و جسمي او نمي داند ، بلکه آن منزلت را مربوط به روح الهي او مي داند ، و به خاطر حفظ همين ارزش والاست که با قانون حجاب و احکام ديگر روابط بين او و مردان محدوديت ايجاد کرده است زيرا چنان که گفتيم اگر کمالات زن را فقط محدود به کمالات ظاهري مي دانستيم پرداختن به اين ظاهر آن قدر انسان را مشغول مي کند که او فرصت شکوفايي استعدادهاي ديگر را هرگز نخواهد يافت و راه ترقي و تکامل بر او بسته خواهد شد و لذا زن يا مردي که از حجاب مي گريزد در واقع خردِ واقعي و آن استعدادها را اسير کرده و از حرکت به سوي کمال حقيقي عاجز و ناتوان است
9ـ جلب محبت خدا در سايه ي حجاب
همانطور که نافرماني خداوند موجب محروميت انسان از سعادت و نيز موجب عذاب الهي است ، اطاعت از فرمان او موجب جلب محبت الهي است. چه شرافتي براي انسان بالاتر از اينکه مورد رضايت و محبت خداوند باشد و چه ننگ و ذلتي بدتر از آن که دچار غضب الهي باشد
10ـ خسران ابدي
وقتي در دنيا آدمي اسير شهوت و وساوس شيطاني شود قهرا حيات اخرويش نيز تباه مي شود و دچار خسارتي جبران ناپذير خواهد شد. امام صادق « عليه السلام» مي فرمايد: « النظر سهم من سهام ابليس مسموم و کم نظرة أورثت حسرة طويلة » نگاه کردن تيري است زهر آلود از ناحيه شيطان » « چه بسيارنر نگاههايي که بعدها حسرت ها و تأسفهاي طولاني بدنبال خود آورده اند
11ـ کبر و غرور
وآن اينست که آدمي خود را بالاتر از ديگران ببيند در کبر پاي غير در ميان است و خود را برتر مي بيند و اين کبر صفتي است در نفس باطن و از براي اين صفت در ظاهر آثار وثمراتش چند است و اظهار آن آثار را تکبر گويند و آن آثار يست که باعث حقير شمردن ديگري و برتري بر آن مي گردد ، چون مضايقه داشتن از همنشيني با او يا امتناع در پهلو نشستن با او يا رفاقت او .... و امثال اينها از جمله آثار کبر است . کبر از اعظم صفات رذيله و آفت آن بسيار است
بي حجابي ممکن است صفت کبر را به همراه داشته باشد. کسي که بي حجاب است تمام تلاشش اينست که برتر و زيبا تر از ديگران باشد و لذا تن خود را تزئين مي کند حس برتربيني و تکبر به او دست مي دهد خداوند متعال مي فرمايد : « انّ الله لا يحب المتکبّرين » « بدرستيکه خداوند دوست ندارد تکبر کندگان را و باز مي فر مايد: « فادخلوا ابواب جهنم خالدين فيها فبئس مثوي المتکبرين » « يعني داخل شويد در درهاي جهنّم در حالي که مخلد خواهيد بود هميشه پس بدمقامي است مقام تکبر کنندگان ».
12ـ « حجاب » زن حافظ « آزادي » اوست
پايبندي به دين ، ثمره اش « آزادي » همه ي ارزشهاي انسان ، از اسارت کورانها و طغيانهاي دروني است. آخر اگر ارزش براي من و تو تنها آزادي در بهره هاي مادّي بود ، اين اعتراض شما وارد بود ، ليکن غير از اين ارزش ، ما ارزشهاي ديگر نيز داريم و آن « آزادي عقل » ما ، از گرد و غبارهايي است که باد شهوت و يا غضب و يا طمع و يا رذايل ديگر در درون ما بلند مي کند.
همه ي کوشش انبياء و اولياء و علما ، حفظ همين آزادي در تعقّل و تفّکر است. انسان وقتي مي تواند اين آزادي را حفظ کند که همه ي انگيزه هاي دروني خود را هدايت و محدود کند و اين حاصل نمي شود جز با « انقلاب دروني » و پايبندي به « دين » تا انساني « آزاد » باشد
نياز اجتماعي حجاب
نمونه هايي از مصاديق حجاب در اجتماع عبارتند از:
1ـ تزلزل خانواده ها وافزايش طلاق
تزلزل خانواده ها يکي از آثار جلوه گري زنان است کشاندن مسائل جنسي از محيط خانواده به جامعه ، يک ظلم فاحش و غير قابل جبران اجتماعي است که ، خانواده را متزلزل مي سازد. افزايش ميزان طلاق از يکسو و گسترش فساد بيماريهاي رواني و اخلاقي ، ازدياد جرائم گوناگون جنسي ، جنايتي ، افزايش مراکز فساد و .... تمامي فعاليتهاي فساد را بدنبال خواهد داشت. بي حجابي ريشه درخت خانواده را مي خشکاند واصلا خانواده ديگر جاذبه اي ندارد.
اگر با نگاه عميق ، وضع خانواده هايي را که متلاشي شده اند را مورد مطالعه قرار دهيم بآساني در مي يابيم که ، عمده ترين عامل آن ضعف اصول اخلاقي است. در همه مرامهاي اجتماعي جهان ، اين نتيجه حاصل شده که خانواده بايد محفوظ و محترم بماند ، که ثمره اش ، دلبستگي و وفادارداري به يکديگر مي باشد.
اما در جامعه اي که برهنگي بر آن حاکم است هر زن ومردي مواره در حال مقايسه است ، مقايسه ي آنچه دارد با آنچه ندارد و اين است که ، اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر دامن مي زند و ريشه خانواده را مي سوزاند
بنابراين جلوگيري از معاشرتهاي آزاد صرفا بخاطر اطمينان مرد نسبت به نسل نيست ـ همانطور که برخي ها فکر مي کنند ـ بلکه براي ايجاد پاکترين و صميمي ترين عواطف زوجين از هر گونه استمتاع از غير است که ، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن در صدد تحريک و جلب توجه کسي جز شوهر خود نباشد
2ـ بي ميلي به ازدواج
غريزه جنسي يکي از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است علت اينکه جوانانِ امروز از ازدواج گريزانند وبه ازدواج و تشکيل خانواده رغبت پيدا نمي کنند ، اين است که ، ازدواج را موجب « محدوديت » و « مخالف آزادي » مي دانند و به هر عناويني از زير بار آن شانه خالي مي کنند و حال آنکه در قديم يکي از شيرين ترين آرزوهاي جوانان ازدواج بود.
ازدواج در قديم پس از يک دوران انتظار و آرزومندي انجام مي گرفت و به همين دليل زوجين ، يکديگر را عامل نيکبختي و سعادت خود مي دانستند ، ولي امروز کامجوييهاي جنسي در غير کادر ازدواج به حد اعلي فراهم است و دليلي براي آن اشتياقها وجود ندارد. تفاوت آن جامعه که روابط جنسي را محدود مي کند به محيط خانوادگي و کادر ازدواج قانوني ، با اجتماعي که روابط آزاد در آن اجازه داده مي شود اين است که ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت ، و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است
3ـ ازدواج وتربيت فرزندان
مادران در جامعه صدفهايي هستند که در خود گوهرهاي گران بهايي مي پرورند ، يعني فرزنداني بار مي آورند که روح و رواني چون روح و روان مادر دارند. هر قدر يک زن عفت و تقواي بيشتري داشته باشد ، فرزندي که از او متولد مي شود واقع بين تر خواهد شد همچنانکه هر قدر هواپرست تر باشد فرزند او نيز هواپرس تر خواهد شد و کمتر مي تواند واقعيتهاي زندگي را درک کند. در روايات نيز اشاره ي بسياري به اين موضوع شده ، از آن جمله روايتي است به اين مضمون که : « وقتي ملائکه صورتگر ونويسندگان سرنوشت جنين مي خواهند سرنوشت او را بنويسند از خداي تعالي مي پرسند چه بنويسيم؟ خطاب مي رسد:: لوحي پيشاني مادر اوست آن را بخوانيد وهر چه در آن بود براي کودک نيز بنويسيد و براي مشّيت من نيز جايي بگذاريد
4ـ برانگيختن شهوت
نگاه پنجره اي است که چون بي حساب و بدون مرز گشوده شود ، آتش شهوت و هيجان را بر خواهد افروخت. نگاههاي آلوده زمينه ساز آزها و ايجاد کششها هستند. نگاههاي آلوده جز فحشاء و سياهي دل نخواهد بود خداوند متعال مي فرمايد : « قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم .... قل للمومنات يغضضن من ابصارهنّ...» نگاه راهبر دل ، دام شيطان ، بذر شهوت و رويشگاه فتق و فجور است. هرزگي چشم دل را خواهد لرزاند و« آرامش » و « مقاومت » را از آن خواهد گرفت ، و فتنه ها بر خواهد آورد. در صورتي که فرمان عظيم و زندگي ساز خداوند « غضّ بصر » چون عمل شود ، زمينه هاي فساد زودوده خواهد شد و دل آرام خواهد گرفت
تحقيقات علمي در فيزيولوژي و روانشناسي در باب تفاوتهاي جسمي و روحي زن و مرد پابت کرده است که مردان نسبت به محرکهاي چشمي شهوت انگيز حساستر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرکهاي لمسي حساسيت بيشتري دارند و لذا اينگونه هست که نوع پوشش زن ومرد در اسلام ، با هم متفاوت است
5ـ بلوغ زودرس جوانان
هنگامي که خانم ها با جلوه گري يا بي حجابي در برابر نوجوانان ظاهر مي شوند ، دورن آنها تحريک مي شود و زودتر از زمان طبيعي به مرحله بلوغ جنسي مي رسند اين گونه بالغ شدن نوجوانان پسر ، همانند رسيدن ميوه نارسي است که به تدريج و در شرايط طبيعي به طعم و رنگ نرسيده باشد بلکه با حرارت بيش از حد و در زماني کوتاه تر از زمان لازم و معمول برسد واين امر به طور مسلم از يک سري کاستي ها و نواقص برخوردار است و نوجواناني که زودتر به بلوغ مي رسند ، بلوغ نارس و زود رس آنان سبب بروز اختلال در وجود آنان مي گردد و تنها عامل اين ضايعه ، زنان و دختران خود نما هستند
6ـ سلب مقاومت در برابر امور شهواني
حضور زياد و يا هميشگي فرد در صحنه هاي شهوت انگيز ، او را در يک حالت نياز ، ميل و کشش دائم به امور شهواني نگه مي دارد و اين احتياج روحي « قدرت مقاومت » را از شخص سلب مي کند اين گونه افراد زود به دام شيطان و شيطان صفتان مي افتند ، به عبارت ديگر: اين گونه افراد از آنجا که درونشان به واسطه محيط آلوده ، دائما در حال تغذيه فاسد و پر شدن از ميل و حرص شديد مي باشد ، عملشان در بيرون به صورت حرکت و تلاش براي ارضاي اميال و کم کردن فشار دروني است. در واقع هر مقدار شدّت حرص و نياز دروني بيشتر باشد ، مقاومت شخصي در خارج کمتر است. اصولا حرص و ميل شديد با ادب ، احترام به حقوق ديگران ، حيا و خويشتن داري سازگاري ندارد. به فرموده امام علي « عليه السلام»: شخص حريص حيايي ندارد
7ـ عمومي کردن بي حجابي و فساد ، هدف « سياسي » دشمنان اسلام
استکبار جهاني به ويژه آمريکا يک برنامه عمومي براي فاسد کردن همه دنيا دارند تا آنها را گرفتار خودشان کنند. از اين رو در صدد به وجود آمدن « فقر دروني » براي زن است تا نيازهاي « کاذب » را در درون او ايجاد کند و نيازهاي اصيل در ذهن او مخدوش شود از اين رو دامي از دامهاي فريب را بر گردن زن نهند تا اگر خود نيامد ، او را به قربانگاه بکشانند و خود به اهداف سياسي برسند و آن اينکه گفته اند : فحشا را زياد کنيد تا خيالتان از ناحيه مردم راحت شود در صورتي که اسلام بهره گيري از ارتباط جنسي را فقط در حوزه ازدواج رسمي جايز دانسته است.
استکبار جهاني نه تنها دوست دارند ميان کشورهاي اسلامي از طريق ماهواره ها ومزدوران خود ، مجلات ، فيلم ، روابط جنسي و فحشا را به صورت عادي جلوه دهند بلکه ، روابط غير شرعي دختران وپسران را به عنوان يک ضرورت اجتماعي رواج دهند
8ـ زن به عنوان کالايي براي سرمايه داران غرب
جنسيت و اختلاف جنس زن و مرد که در فرهنگ هاي ديني ، آيه و نشانه ي لطف و حکمت خداوند است ، مايه ي گرمي بازار و رونق دکان اقتصادِ سرمايه داري مي شود. آنچه در فرهنگ معنوي اسلام مايه ي سکون و آرامش دانسته شده است « لتسکنوا اليها » ، در دست انسانِ دور از معنويت ، وسيله اي براي برافروختن هر چه بيشتر تنور خواهش هاي نفساني مي شود. زن در اين جامعه که محکوم چنين نظام اقتصادي است فقط جسم است و تن او وسيله اي است که بايد مصرف شود و چونان طعمه اي براي گرمي بازار سرمايه داري است ، که در مسلخ پول قرباني مي شود در نتيجه عشق ، آن لطيفه ي معنوي ، که آکنده از راز و رمز بود جاي خود را به « سکس » در خدمت « اقتصاد » قرار گرفت و گرداننده هزار بازار مصرف شد
9ـ ضربه به مسؤليتهاي اجتماعي
پر واضح است که وقتي جامعه ، پاکي و سلامت خود را از دست داد و انگيزه ها ومحرک هاي شهوت جنسي در آن به وفور يافت شد ، استعدادهايي که بايد صرف تعليم و تعلم ، سازندگي توليد و تحقيق و معنويت شود همه متوجه خودآرايي ، شهوت راني و تفاخر نسبت به يکديگر خواهد شد
10ـ حجاب نشانه تمدن وفرهنگ يک ملت
بطور کلي نوع پوشش و لباس بيانگر اعتقادات و بينش و نگرش و جهان بيني افراد بشر بوده و به عبارتي ديگر لباس هر انساني همچون پرچمي است که مليت و مذهب و سنت و فرهنگ او را مشخص مي کند.
جوامع مختلف متناسب با بينش و نگرشي که نسبت به هستي دارند و ارزشي را که براي زندگي قائلند ، سبک واسلوب خاصي براي پوشيدن انتخاب مي کنند. هر تمدني رابطه مستقيمي با تعريف و معناي انسان ، در آن تمدن دارد. در تمدن غرب که از معنويات و دين خالي است انسان نوعي حيوان محسوب مي شود و بديهي است که هدف نهايي در اين جهان بيني « لذت طلبي » است و يکي از چيزهايي که مي تواند به انسان لذت ببخشد تن و جسم انسان است. ولي در بينش اسلامي وتمدن هاي شرقي ، انسان تنها در تن خلاصه نشده بلکه به مراتب والاتر از آن است. در چنين جهان بيني انسان يک موجود « خداگونه » است که هدفش تنها لذت طلبي نبوده بلکه کمال خواهي معنوي است
نتيجه گيري
حجاب فقط مربوط به بعد فردي نيست که ، فردي بگويد اين حريم شخصي من و مربوط به من است و هر گونه که بخواهم مي توانم در جامعه ظاهر شوم.
حجاب از بطن نياز اجتماع برخواسته و شکل ظاهر شدن هر فرد ، در سرنوشت همه ي افراد ، تاثيرگذار است و آن به کشتي اي ماند که ، هر فردي بخواهد جاي خود را سوراخ کند و بگويد ، اين حريم شخصي من است و به ديگران ربطي ندارد ، در اين صورت اگر ديگران جلوي او را نگيرند باعث غرق شدن کل افراد داخل کشتي خواهند شد.
بي حجاب ويروس « گناه» را در جامعه منتشر مي کند. از اين رو هم مسئول گناه خود و هم گمراهي ديگران است.
« رَبّنَا ظَلَمنَا أَنفُسَنَا وَ إِن لَم تَغفِرلَنَا وَ تَرحَمنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الخَاسِرِينَ » « اي پروردگار ما! ما بر خويشتن ستم کرديم و اگر بر ما نبخشايي و به ما رحم نکني ، بي شک از زيانکاران خواهيم شد »
( اعراف / 23 )
منابع
1ـ حجاب از ديدگاه قرآن وسنت ، فتحيه فتاحي زاده ، موسسه بوستان کتاب ، چاپ چهارم 1373 ، قم .
2ـ فرشتگان زمين ، عباس رحيمي ، موسسه فرهنگي انتشاراتي جمال ، چاپ پنجم 1387.
3ـ حيات زن در انديشه اسلامي ، دکتر علي قائمي ، چاپ اول ، پائيز 1373.
4ـ حريم عفاف ، حسين رشيدي ، انتشارات را زبان ، چاپ بيست وسوم ، 1385 ، قم .
5ـ دُرّ و صدف ، محمد شجاعي ، نشر محيي ، چاپ ششم ، پائيز 1386.
6ـ پاسخ به پرسشهاي ديني ، سيد محمد باقر موسوي همداني ، ج2 ، دفتر انتشارات اسلامي ، چاپ ششم ، زمستان 1382.
7ـ معراج السعادة ، ملا احمد نراقي ، انتشارات جاويدان.
8ـ برهنگي فرهنگي وفرهنگ برهنگي ، غلامعلي حدّاد عادل ، انتشارات صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران ، چاپ اول 1359 ، تهران.
9ـ مساله حجاب ، مطهري ، انتشارات صدرا ، چاپ هفتاد و چهارم ، اسفند 1386 ، تهران ، قم.
10ـ سوره نور شعاع عفّت ، ابوالفضل بهرام پور ، انتشارات: آواي قرآن ، چاپ هفتم 1385 تهران.
11ـ عوامل فساد وبد حجابي ، احمد رزاقي ، مرکز نشر سازمان تبليغات اسلامي ، چاپ دوم ، زمستان 1367 ، تهران.
انقلاب ما انفجار نور بود