» انقلاب ما انفجار نور بود
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا
با گسترش قيام مردم و خروج شاه از ايران ، شاپور بختيار به عنوان آخرين و تنها اميد رژيم پهلوي به عنوان نخست وزير باقي مانده بود .
در اين روزهاي سرنوشت ساز كه مصادف با اربعين امام حسين (عليه السلام ) بود ، صفوف مصمم انسانهاي به پا خاسته و از جان گذشته با عزمي پولادين مي رفتند تا سرنوشت مملكت خود را به دست بگيرند و همگي خواستار انحلال حكومت پهلوي و تشكيل حكومت اسلامي بودند . آنها با شعار ” استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي ” خط مشي آينده انقلاب را ترسيم مي نمودند .
امام (رحمه الله) در پيامي ، عزم خود را مبني بر بازگشت به ايران اعلام مي دارد و بختيار دستور بستن فرودگاههاي كشور را مي دهد . در پي انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها ، مردم خشمگين به خيابانها ريخته ، با تحصن و شعارهاي كوبنده ، دولت بختيار را مخاطب قرار مي دهند .
امام رحمه الله در روز پنج شنبه ، پنجم بهمن پس از آنكه از بازگشت ايشان به ايران جلوگيري شد ، ضمن مصاحبه اي فرمود :
من از ايرانياني كه با من همراهي كرده اند متشكرم . من مي خواستم فردا را در ميان ملت باشم و درهر رنجي كه آنها مي برند من هم با آنها باشم . لكن دولت خائن از اين امر مانع شد و همه فرودگاههاي ايران را بست . من پس از باز شدن فرودگاهها ، بلافاصله به ايران خواهم رفت و به او خواهم فهماند كه شما غاصب هستيد و خائن به ملت ما ، و ملت ما ديگر شما نوكرهاي خارجي را تحمل نخواهد كرد . باري اينها بايد بدانند كه وقت آنكه قلدري بكنند گذشت . من ملت ايران را به ادامه نهضت دعوت مي كنم و دعوت مي كنم تا اين قلدرها را سر جاي خودشان بنشانند ، لكن آرامش را از دست ندهند . من از همه ملت ايران تشكر مي كنم و در اولين فرصت پيش مردمم به ايران خواهم رفت تا يا با آنها كشته شوم و يا حقوق ملت را بگيرم كه به ملت برگردانم . خداوند همه شما را توفيق بدهد ، ملت ايران بايد بداند كه اين شخص كه متكفل حكومت شده است ، به ايل خودش خيانت مي كند . آن ايلي كه پشتوانه ايران بودند و رضا شاه آنها را از پاي در آورد . اين شخص به ايل خودش ، به ملت خودش خيانت مي كند . بايد ايل بختياري بداند كه اين اشخاص را كه به آنها خيانت مي كنند ، از جلو راه ملت بردارند . بايد ارتش بداند كه اينها خيانتكارند و به آنها كمك نكند . بايد همه ايران بدانند كه توطئه اي در كار است . از اين توطئه بايد جلوگيري شود . اين آخرين قدمي است كه اين خائنين بر مي دارند و ما انشاء الله اين قدم را هم مي شكنيم و پيش شما مي آييم و آنها را به جاي خودشان خواهيم نشاند .
از امام ( رحمه الله ) سؤال شد : تصور مي كنيد كه چه وقت به ايران برويد ؟ فرمود :هر وقت كه منع برداشته شود من به ايران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بريزد ، پيش رفقاي خودم و همراه جوانهاي ايران بريزد . ما از اين هيچ باكي نداريم و سرافرازي اسلام و ايران را مي خواهيم .